دیکشنری
dry cyclone
فارسی
1
::
سیکلون خشک
واژگان شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DRY BONES
DRY BREAD
DRY BULB TEMPERATURE
DRY BULB THERMOMETER
DRY CELL
DRY CELL BATTERY
DRY CLEAN
DRY CLEANING
DRY CLEANSE
DRY CLONE
DRY COOPER
DRY CUP
DRY CUP METHOD
DRY CUPPING
DRY CURE
DRY CYCLONE
DRY CYCLONE COLLECTORS
DRY DESQUAMATION
DRY DOCK
DRY FARM
DRY FARMING
DRY FLY
DRY GANGRENE
DRY GOODS
DRY GULCH
DRY ICE
DRY LAKE
DRY MATTER
DRY MATTER ACCUMULATION
DRY MATTER DISAPPEARANCE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید